تحلیل رفتار کاربردی از نگاه یک کار درمانگر(چگونه یک کاردرمانگر می تواند از اصول تحلیل رفتار کاربردی برای ارائه خدمات موثرتر استفاده کند؟)
فرض کنید از خانه تا محل کارتان، با کفشی نو در حال قدم زدن هستید و این کفش زیبا کمی برایتان تنگ است، تا وقتی به محل کارتان برسید چقدر خود را شماتت می کنید که چرا این کفش را پوشیده اید؟ چقدر برایتان آزاردهنده بوده؟ بجز پاهایتان کدام یک از اندام هایتان درگیر این فشار شده است؟
یا فرض کنید در یک میهمانی صندلی شما کنار باندهای ضبط صوت قرار دارد و شما مجبورید چند ساعت صدای بلند موزیک را تحمل کنید، چه احساسی پیدا می کنید؟ آیا نمی خواهید از آن محیط فرار کنید؟ یا در همان میهمانی لباسی که پوشیده اید آنقدر تنگ است که اجازه نشست و برخاست را از شما می گیرد، چند دقیقه این وضعیت را می توانید تحمل کنید؟ این ها مثال های کوچکی است از اینکه بهتر بتوانیم کودکی را که دارای اختلال یکپارچگی حسی هست درک کنیم. این اختلال در واقع در ارتباط با مسائل و چیزهای کوچک و جزئی است مثلا برچسب پیراهن، کش شلوار یا شورت، صدای زنگ در، یا حتی بلند کردن قاشق از روی میز، یا گرفتن مداد در دست، تحمل نور زیاد، طعم های مختلف و یا بو و رایحه های قوی این موارد کوچک و جزئی به نظر میرسند اما همین موارد کوچک به مسائل بسیار بزرگی برای کودک تبدیل می شوند. ما حواس خود را “بینایی، شنوایی، بویایی، لامسه، چشایی، تعادل و ادراک عمقی ” ترکیب می کنیم تا محیط خود را درک کنیم. با این حال برخی از کودکان و نوجوانان ممکن است در فیلتر کردن اطلاعات حسی مشکل داشته باشند که شاید برایشان طاقت فرسا، ناراحت کننده و حتی دردناک باشد. کودکانی که دچاراختلال یکپارچگی حسی هستند دارای مغزهایی هستند که نمی توانند در مقایسه با افراد دیگر در این حوزه با کارایی کافی کار کنند. هیچ دلیل مشخصی برای این نا کار آمدی هنوز مشخص نشده است، اما میتوان از دلایل محتمل آن به موارد زیر اشاره کرد:
– آسیب مغزی خفیفی که از زمان تولد وجود داشته است.
– نوعی از محرومیت حسی از ابتدای دوران زندگی.
-کودک نارس متولد شده باشد.
– اختلالات همراه، از جمله اختلال طیف اتیسم در کودک وجود داشته است .
حواس گوناگون توسط تکانه های الکتریکی و به وسیله سیناپس ها که در بین نورون ها قرار دارند خود را به مغز میرسانند. این تکانه ها، مسیر عصبی را از چشم ها یا نوک انگشتان به نقاط مرکزی در مغز می پیمایند. هر چه که مسیر مود نظر بیشتر مورد استفاده قرار گیرد، ارتباط شیمیایی بین نورون ها قوی تر می شود، این در حالی است که مسیرهایی که به میزان کافی مورد استفاده قرار نمی گیرند، به اندازه دیگر مسیر ها قدرتمند و سریع نخواهند بود. کودکان هنگامی که بازی می کنند، دست به جستجو می زنند و از چیزهای مختلف سر در می آورند و به دنبال و ایجاد مسیرهای عصبی خود هستند. هر چه کودکان بیشتر تلاش کنند، بیشتر ببینند و بیشتر بشنوند، مسیرهای عصبی آنها قدرتمندتر می شوند، این فرایند تا زمانی ادامه می یابد که فعالیت هایی که زمانی برای آن ها چالش برانگیز ودشوار بود، پس از مدتی برایشان آسان شده و آنها می توانند این فعایت ها را با توانمندی و با کارایی فراوان و با میزان مناسبی از رضایت مندی شخصی انجام دهند. نباید فرض کنید به این علت که مسیر های عصبی ضعیف یا نا کارآمد که دلیل ناتوانی کودک برای مواجهه و مدیریت برخی تجارب هستند، بهترین درمان میتواند مجبور کردن کودک به تجربه این موارد به صورت مکرر باشد، واقعیت آن است که ترس و استرسی که انجام مجدد این کارها برای کودک ایجاد می کند، میتواند هر گونه مزیت به وجود آمده را کمرنگ کرده و آن تجارب را حتی از گذشته نیز برای او دشوارتر نماید. توانایی هماهنگی حرکات بدن در هر مرحله از فرایند رشد مهم است و کیفیت این توانایی بین افراد مختلف، نه تنها در دوران کودکی، بلکه در دوران بزرگسالی متفاوت است. مانند سایر کارکردهای فردی، کیفیت هماهنگی حرکتی فرد، وابسته به مجموعه ای از عوامل با تاثیر متفاوت می باشد، از جمله این عوامل میزان تکامل رشدی،
توانایی ها و استعدادهای وراثتی و ژنتیکی فرد و نیز انگیزه او برای تکرار و تمرین و نیز تلاش برای اصلاح این
مهارت ها می باشد. عجیب نیست که کودکان دارای مهارت های حرکتی تکامل یافته، میزان بالایی از انگیزه برای مشارکت در فعالیت های حرکتی مثل: ورزش های رقابتی، خانه سازی یا پرتاب توپ به سمت هدف داشته باشند زیرا موفقیت آنها در این فعالیت ها موجب ایجاد تجربه مطلوب همراه با لذت در آنها می شود. کودکان غالبا بابت عملکردهای حرکتی مطلوب خود پاداش دریافت می کنند و مورد توجه مثبت اطرافیان قرار می گیرند که معمولا این اقدامات تمایل آنها برای انجام فعالیت های آتی و رقابت برای یادگیری این مهارت را افزایش می دهد. در مقابل کودکانی که دارای مهارت های کمتری هستند، ممکن است از انجام فعالیت های بدنی چالش بر انگیز طفره روند و در عوض به بازی های غیر حرکتی رو بیاورند، یا ممکن است طی انجام فعالیت های بدنی، پرخاشگری یا رفتارهای آمیخته با تمسخر داشته باشند و از این رفتارها برای جلب توجه دیگران به سمت تلاش هایی که می نمایند، استفاده کنند. تاثیر تکنیک های رویکرد تحلیل رفتار کاربردی بر کاردرمانی: پیش تر اشاره شد که کودکان در قبال عملکردهای مطلوب خود پاداش دریافت می کنند و مورد توجه مثبت اطرافیان قرار می گیرند، رویکرد تحلیل رفتار کاربردی سعی در تقویت رفتارهای مورد نظر و کاهش رفتارهای ناخواسته و مضر دارد که بر یادگیری تاثیر می گذارد. یکی از
استراتژی های اصلی این رویکرد، استفاده از تقویت مثبت رفتار است. مبنای این تکنیک این است که اگر به دنبال یک رفتار مشخص، یک پاداش یا پاسخی که برای کودک ارزشمند است بیاید، احتمال وقوع و تکرار آن رفتار بیشتر می شود. پاداش یا پاسخی که به کودک ارائه می شود می بایست متناسب با ارزش ها و علایق کودک باشد برای مثال میتواند: لبخند زدن، دادن اسباب بازی یا دیدن یک کارتون در تبلت باشد. مثال بالینی: امیر کودک 5 ساله و در طیف اختلال اتیسم با عملکرد پایین وبه شدت نافرمان است. امیر در مهارت های ظریف بدن و انگشتان کم توان است، در کودکانی با این مشکل، درمانگر ابتدا روی مهارت های درشت کودک کار میکند، یعنی کودک در مراحل ابتدایی بتواند اجسام بزرگتر را در دست بگیرد. برای رسیدن به این هدف و با توجه به سطح شناختی پایین کودک و برای اینکه فرمان پذیری کودک را از طریق بازی افزایش دهم، تمرینی را آماده کردم. از امیر میخواهم از داخل سبد یک توپ به من بدهد. میگویم: امیر از داخل سبد یک توپ به من بده، امیر فقط نگاه میکند. یادداشت می کنم که کودک فرمان را انجام نداد. بار دوم به کودک میگویم: امیر از داخل سبد یک توپ به من بده، کودک نگاه میکند، دست خودم را روی دست امیر می گذارم و دستش را به سمت سبد توپ هدایت می کنم و توپ را با کمک دست خودم بر میدارم و به امیر می گویم: آفرین توپ را برداشتی. یادداشت می کنم که کودک نتوانست فرمان را انجام دهد. دوباره به امیر میگویم: امیر از داخل سبد یک توپ به من بده. کودک دستش را به سمت توپ می برد ولی دیگر واکنشی نشان نمیدهد، دست کودک را روی توپ می گذارم و با هم توپ را برمی داریم، میگویم خیلی خوب توپ را برداشتی آفرین. یادداشت میکنم که کودک نتوانست فرمان را مستقل انجام دهد. به امیر می گویم از داخل سبد یک توپ به من بده، کودک توپ را از سبد برمیدارد و به من می دهد. به امیر می گویم آفرین خیلی عالی توپ را برداشتی وخوراکی مورد
علاقه اش را به عنوان تقویت مثبت به او میدهم. یادداشت میکنم که کودک بدون کمک توانست فرمان را اجرا کند. از دیگر تکنیک های رویکرد تحلیل رفتار کاربردی این است که برای رسیدن به هدف، آن هدف را به هدفی کوچکتر تقسیم کنیم. برای مثال: مریم 21 ساله است و در طیف اتیسم باعملکرد پایین قرار دارد، در ارزیابی کار درمانی مشخص شد که تون عضلانی مریم دارای نوسان است یعنی گاهی عضلات بسیار شل و گاهی بسیار منقبض میشوند، مریم به صورت مستقل نمی تواند از پله ها بالا و پایین رود و از روی صندلی بلند شود و بنشیند که اینها نشانه اختلال درسیستم وستیبولار است. هدف ما مستقل شدن مریم در بالا و پایین رفتن از پله و نشست و برخاست از صندلی است، برای این منظور باید علاوه بر اینکه از تمرینات تنظیم وستیبولار استفاده می کنیم، در ابتدا از صندلی دسته دار و پله های خیلی کوتاه برای مریم استفاده کنیم تا بتواند بدون کمک و درنهایت بدون دستگیره صندلی از جایش بلند شود یا بنشیند و بعد به هدف بزرگتر که بالا و پایین رفتن از پله با ارتفاع بیشتر و همچنین نشستن و برخاستن از صندلی های کوتاه تر است برسیم.
تکنیک a b c نظریه تحلیل رفتار کاربردی به یادگیری به عنوان یک فرایند سه مرحله ای نگاه می کند. بر اساس این فرایند a b c ، مقدمه ای “a رخ می دهد که یک رفتار “b را تحریک می کند. رفتار “b منجر به نتیجه “c میگردد. مثال: به علی می گویم: علی برو روی تخته تعادل “a، علی میرود روی تخته تعادل و می ایستد” b.
من تشویقش میکنم و به او خوراکی میدهم “c در این مثال پیامد “c باید یک نتیجه مثبت باشد و باعث شود کودک در هنگام فرمان شنیدن، به احتمال بیشتری فرمان را بپذیرد. رویکرد تحلیل رفتار کاربردی مبتنی بر پیش فرض دستکاری متغیر های محیطی برای ایجاد تغییر رفتار است. بنابراین ما در تلاش برای تغییر فرد نیستیم، ما سعی
نمی کنیم طرز فکر کودک را تغییر دهیم، در تحلیل رفتار کاربردی سعی می شود کودک تا جایی که ممکن است مستقل زندگی کند، ما سعی نمی کنیم اتیسم کودک را از بین ببریم، می پذیریم که بخش های خاصی از اتیسم او وجود دارد، مانند نحوه عملکرد مغزش، طرز تفکر او و به آنها به عنوان چیزی منفی نگاه نمی کنیم که باید از بین برود، بنابراین به او یاد خواهیم داد که چگونه در دنیا زندگی کند.
منابع:کتاب اختلالات یکپارچگی حسی، نویسنده: تری مائور، مترجم: دکتر حسام فیروزی کتاب مشکلات حرکتی کودکان با اختلالات رشدی، نویسنده: لیزا ای کورتز، مترجم: دکتر سعید رضایی، الهه مهر منش کتاب آشنایی با تحلیل رفتار کاربردی، نویسنده: آلبرت جی کرنی، مترجم: حجت اله راغب کتاب خود تنظیمی و ذهن آگاهی، نویسنده : وارلیشیا گیبز، مترجم: دکتر سما جدیدی
دیدگاهتان را بنویسید