بچه ها عاشق دیدن کارتون هستند و از دیدنش کلی لذت میبرند حالا اگه تماشای کارتون بتونه تاثیرات مثبتی بذاره و به رشد کودک کمک کنه خیلی عالی میشه
در این پست چندین انیمیشن معرفی شدند که میتونه به احساسات کودک شما کمک کنه
فقط توجه داشته باشید دیدن تلویزیون با هر محتوایی برای کودکان زیر دو سال ممنوعه چون تاثیرات منفی بر رشد کودک دارد.

انیمیشن قرمز شدن؛ کارتونی برای کنترل خشم بچه ها

قرمز شدن یک انیمیشن فانتزی/کمدی است که داستان «بزرگ شدن و بزرگ شدن بچه ها» و انکار این موضوع توسط خانواده ها را روایت می کند.داستان درباره شخصیت اصلی میلینگ لی است که او را میمی صدا میکنند . می می یک دختر نوجوان چینی ساکن کانادا است که با مادر و پدرش در معبدی در نزدیکی خانه آنها زندگی و کار می کند، معبدی که مربوط به جدشان سانیا می باشد. میمی به همراه سه دوست صمیمی خود به گروه موزیکال “فورتان” علاقه مند است و آرزوی رسیدن به کنسرت آنها را در سر می پروراند ( البته در این انیمیشن اکثر نوجوانان به این گروه علاقه مندند ) ، در حالی که مادر مصمم و سخت گیر میمی به علاقه دخترش توجهی نمی کند و او را تشویق می کند تا روی کارهای خودش تمرکز کند (آموزش و امور درون معبد که میمی علاقه زیادی به آن ندارد).

انیمیشن دامبو؛ کارتونی برای رهایی از ترس مسخره شدن

دامبو به عنوان چهارمین پویانمایی در مجموعه کارهای کلاسیک دیزنی محسوب می‌شود. داستان فیلم، درباره بچه فیلی در سیرک است که به خاطر گوش‌های بزرگش مورد تمسخر قرار می‌گیرد. او به کمک بهترین دوستش، می‌فهمد که می‌تواند با گوش‌هایش پرواز کند. دامبو جایزه اسکار بهترین موسیقی فیلم را دریافت کرد.

انیمیشن زوتوپیا؛ کارتونی برای ایجاد انگیزه و تلاش

ماجرای انیمیشن زوتوپیا از این قرار است که خرگوشی چابک و زرنگی به نام جودی هاپس بالاخره بعد از تلاش های فراوان توانست در آزمون ورودی اداره پلیس با نمره ای عالی قبول شود. اما به دلیل اینکه جثه کوچکی که در مقایسه با دیگر افسران پلیس دارد برای ماموریت ساده ای در شهر فرستاده می شود و در این میان به موضوع مشکوکی برمی خورد؛ با روباهی به نام نیک آشنا می شود. جودی به وسیله مدرکی که از نیک در دست داشت او را مجبور کرد تا برای پی بردن به مسئله مهمی که در شهر اتفاق افتاده بود به او کمک کند. آنها به کمک هم توانستند مدارکی زیادی را جمع آوری و مشکل شهر را حل کنند.آنها در نهایت دوستان خوبی برای هم می شوند.

انیمیشن رویا پردازان؛ کارتونی برای رهایی از خواب بد و کابوس

انیمیشن درمورد دختری به نام مینا است که به همراه پدرش زندگی می کند و مادر او مدت ها است خانواده شان را ترک کرده است. مینا و پدرش هر روز را به شیوه ای خاص می گذرانند تا حوصله شان سر نرود با این وجود مینا در رویاهایش به اندازه واقعیت خوشحال نیست و حتی سازنده رویاهای او به نام گف نیز به او هشدار می دهد.

انیمیشن بچه های بد؛ کارتونی برای ترغیب بچه ها به اجتناب از رفتار منفی

انیمیشن بچه های بد ، درباره یک گروه خلافکار است که بعد از دستگیرشدن، تصمیم می‌گیرند به شهروندهای خوب تبدیل شده و دیگر به سراغ کارهای خلاف و اشتباه نروند. اما این تصمیم باعث اتفاقات و چالش‌های مختلفی برای این گروه می‌شود، که باید با آن مواجه شوند. آیا در نهایت این چهار نفر موفق می‌شوند تا تغییر کنند؟

انیمیشن گرینچ؛کارتونی برای تقویت روحیه همکاری و دوست یابی

انیمیشن گرینچ درباره‌ی موجود سبز رنگ پشمالویی است با صدای بندیکت کامبربچ که به همراه سگش مکس در غاری مجهز به تکنولوژی‌های عجیب و غریب نزدیک روستایی به نام Whoville زندگی می‌کند. گرینچ فقط برای خرید مایحتاج زندگی به دهکده‌ی نزدیک محلی زندگی‌اش می‌رود.

او ناگهان یک روز متوجه می‌شود قرار است مراسم کریسمس امسال با شکوه تر از هر سال برگزار شود. گرینچ به خاطر کمبودی که در کودکی متحمل شده از بقیه و جشن پر سر و صدایشان متنفر است بدین سبب درصدد خراب کردن شب کریسمس بر می‌آید و دست به از میان بردن کریسمس و در نتیجه، خاموش کردن چلچراغ شادی در وجود مردم و دزدیدن کریسمس می‌برد.

انیمیشن زندگی یک حشره؛ کارتونی برای زیر بار ظلم نرفتن

انیمیشن زندگی یک حشره A Bug’s Life درباره زندگی حیواناتی هست که خیلی وقتها متوجهشون نیستیم. یا به عنوان مزاحم میبینیم شون. مورچه ها، پشه ها و حلزون ها و ملخ ها و. . . عجیبه که توی دنیای حشرات هم یک سری هستن که قلدری میکنن و از بقیه باج و خراج میگیرن. فلیک، مورچه تک رو و مخترع گروه هست.

اون برای اینکه کار برداشت محصول و انبار کردن غذاها راحت بشه دستگاه های مختلفی اختراع میکنه. گروه مورچه ها به وسیله پرنسس آتا و مادرش رهبری میشن. زندگی میتونست خوب و بدون دردسر باشه اگه ملخ ها نبودن و زورگویی نمیکردن. یک گروه از ملخ ها به رهبری هوپر مورچه ها رو مجبور میکنن که بهشون باج بدن. مورچه ها حتی با همچین شرایطی هم کنار اومدن ولی مشکل وقتی بزرگتر شد که ملخ ها درخواست بیشتری کردن. اونها دو برابر قرار هر سال درخواست باج دادن و این یعنی همه ذخیره مورچه ها.

فلیک وقتی این اوضاع رو میبینه پیشنهاد میده که اونها باید از حشرات دیگه کمک بخوان و با ملخ ها بجنگن. بقیه مورچه ها که چندان دل خوشی از فلیک و کارهاش ندارن این پیشنهاد رو یک فرصت میبینن تا اون رو دنبال پیدا کردن متحد برای جنگ با ملخ ها بفرستن. فلیک به سمت شهر حشرات میره تا ببینه از اونجا میتونه کمکی بگیره یا نه. بقیه مورچه ها با یک پرنده قرار میگذارن که اون بیاد و ملخ ها رو بخوره!ولی خوب، این پرنده هم خیلی سر قول و قرارش نمی مونه. از اون طرف فلیک دوستایی رو توی شهر حشرات پیدا کرده. با اینکه دوستهای خیلی خوبی هستن ولی چندان به درد مبارزه با ملخ ها نمیخورن.